تُ رنج

تُ رنج

ترنج مظلوم ترین شخصیت داستان یوسف مظلوم است...
تُ رنج

تُ رنج

ترنج مظلوم ترین شخصیت داستان یوسف مظلوم است...

سینه به سینه...

همیشه عشق...

مهر...

محبت ...

دوست داشتن...

فقط در سینه ی آدمی ...

نفوذ میکندو همچون سرطان تمامی وجود آدمی را فرا میگیرد...

اما...

راه انتقالش از همان مبدا ...همان سینه است!


سینه به سینه...!!!!

...

...

وقتی در آغوشم گرفتی ...

سکر بودن در آغوشت...

خاطرم را گرفت ...

که حدیث نفس کرده بودم..."یادت باشد ...که سینه ات و محتویاتش برای خودت بماند!"

...

در آغوشم گرفتی...

راه سرایت...

سینه به سینه...

منتقل شد ...

...

...

حالا باید تمام تاریخ ...

این عشقی که سینه به سینه منتقل شد...

با خودش به یدک بکشد...

...

...


پ.ن:

اگر یوسف زلیخا را به آغوش میکشید...شاید داستان یوسف و زلیخا را جور دیگری سینه به سینه ! نقل میکردیم...


پ.ن:

اگر تو قول بدهی که فقط من کسی باشم که به آغوش میگیری اش....دور ِ عشقی جذابی بینمان پیش می آید...از سینه ی من به سینه ی تو و بالعکس!این مهر رفت و آمد میکند....آه...

بهترین روز

یه روزایی هس که آدم فک میکنه اون روز بهترین روز زندگی ش بوده.

ولی میری جلوتر یه روزایی میاد که میشه بهترین روزت.

هرچند چیزی از ارزش های اون بهترین قبلیه کم نمیشه. این اتفاق برا من چن دفه رخ داده، به طوری که مطمئنم یه روزی میاد که از بهترین روز زندگی م، که یه هفته هم ازش نمیگذره، بهتره.

اولین بهترین روز زندگی م، روز اعلام نتایج کنکور بود...

همین قصه برا روزای بد هم هست ...

ولی سوالی که اینجا مطرحه اینه که واقعا بهترین روز چه روزی میتونه باشه؟ چه اتفاقی تو اون روز میفته...

من خودم دوس دارم بهترین روز زندگی م، روز مرگم باشه...


منبع:
عشق....

پ.ن:
:دددی

پ.ن:
حیعف که نمیشه بعضی از نظرارو تایید کرد....حیعف:دی