ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
همیشه عشق...
مهر...
محبت ...
دوست داشتن...
فقط در سینه ی آدمی ...
نفوذ میکندو همچون سرطان تمامی وجود آدمی را فرا میگیرد...
اما...
راه انتقالش از همان مبدا ...همان سینه است!
سینه به سینه...!!!!
...
...
وقتی در آغوشم گرفتی ...
سکر بودن در آغوشت...
خاطرم را گرفت ...
که حدیث نفس کرده بودم..."یادت باشد ...که سینه ات و محتویاتش برای خودت بماند!"
...
در آغوشم گرفتی...
راه سرایت...
سینه به سینه...
منتقل شد ...
...
...
حالا باید تمام تاریخ ...
این عشقی که سینه به سینه منتقل شد...
با خودش به یدک بکشد...
...
...
پ.ن:
اگر یوسف زلیخا را به آغوش میکشید...شاید داستان یوسف و زلیخا را جور دیگری سینه به سینه ! نقل میکردیم...
پ.ن:
اگر تو قول بدهی که فقط من کسی باشم که به آغوش میگیری اش....دور ِ عشقی جذابی بینمان پیش می آید...از سینه ی من به سینه ی تو و بالعکس!این مهر رفت و آمد میکند....آه...
گفته بودی پیش از این ها که می ترسی آخر سرطان بگیری ...!!!
..................................
چه راه انتقال شیرینی!
به یک نفر که منتقل شد، دیگر مسری نخواهد بود!
تو آن یک نفری.......... که باید درد مشترک داشته باشی با او